چهار شنبه           98/9/28                                                                                                                                              سلامsmiley
امروز وقتی ازخواب بیدار شدم که بروم مدرسه بعد از اینکه دشویی رفتم ونماز صبح هم را خواندم و لباس و فورم مدرسه ام را پوشیدم تبلت پدرم را برداشتم و همین طور که سندویچ می خوردم با تبلت پدرم بازی کردم و یک مرحله هم در آن بازی بردم ولی در آن مرحله گرفتار شدم  وبعد مادرم گفت که ببینم این بازی چه شکلی است و یک بار هم بده تا من بازی کنم و من هم تبلت را دادم به مادرم تا یک بار هم او بازی کند بعد از این که مادرم بازیش را کرد تبلت را دادم به پدرم تا کارهایش را با آن بکند و بعد کارهایم را کردم و میوه و خوراکی هایم را داخل کیفم گذاشتم و وقتی که می خواستم برم به مدرسه با پدرم قرار گذاشتیم که بعد از مدرسه او بیاید دنبالم و از خانه رفتم بیرون و با اتوبوس راهی مدرسه شدم blush
وقتی به مدرسه ام رسیدم با یکی از دوستانم شترنج بازی کردم و خطر کیش ومات از بیخ گوش او گذشت یعنی من او را کیش و مات کردم ولی حساب نبود sad
وقتی معلم آمد یک درس از قرآن داد و برای آن درس دو فیلم دانلود کرد 
زنگ بعد معلم ما به بچه ها گفت که من می خواهم نگارش ها را ببینم و برای شما فیلم می گذارم ومن هم کارم را هم انجام میدهم الان هم رای گیری میکنیم و یک فیلم را انتخاب میکنیم و باهم میبینیم اگه صدا از دل کسی درامد فیلم را قطع میکنم surprise
زنگ آخر که شد دیدم که پدرم  دنبال من هنوز که هنوزه نیامده است و بعد هم رفتم و به پدرم زنگ زدم و او گفت که من به معلم گفتم که به علی بگوید که خودش بیاید حالم هم باران می آید و خودت زود بیا وبعد که به خانه رسیدم ساعت 2:30 بود و با خانواده ناهار خوردیم

عصر برای نماز به مسجد رفتم وبعد از نماز  در کلاس مسجد گفتند که برای هفته دیگر کتاب بیاورید و بعد به خانه آمدم


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Amber Amanda میلیونر شو ! آتلیه تخصصی کودک من منتخب برترین کالاها کوچ‌نشین اشــــعار اســـــماعيل ســـاســــانــــي دبیرستان نمونه دولتی جعفر صادق